دریاچه گهر در ارتفاع ۲۳۵۰ متری از سطح دریا، توی دل
اشترانکوه دراز کشیده و آفتاب میگیره. دریاچهای که ۱۷۰۰ متر درازا و بین ۵۰۰ تا ۸۰۰ متر پهنا داره .
بعد از ۵
ساعت پیاده روی وقتی به دریاچه رسیدیم، نفسم از زیبایی بند اومد و باور چیزی که
میدیدم برام شدت سخت بود. ۳
شب باور نکردنی رو کنار این دریاچه گذروندم. شبهایی با آسمونی پر از ستاره و شهاب،
انقدر شهاب که وقت آرزو کردن هم نداشتم، مثل بچهها رو زمین افتاده بودم و با دیدن
هر شهابی که رد میشد فقط جیغ میزدم .
زمان برگشت از درهای به نام دره نگار که اسم درستش هست
دره نی گاه برگشتیم. جاهایی دیگه راهی برای عبور نبود و باید به رودخونه میزدیم
یا جاهایی گیر میکردیم بین سنگها و فقط طناب کوه نوردهای ماهر گروه بود که
کمک حال ما ناشیها میشد. بعد از ۸
ساعت وقتی به پایین کوه رسیدیم با اینکه داشتم از خستگی
به هلاکت میرسیدم هنوز صحنههای اون دره عجیب توی ذهنم بالا و پایین میرفت. با
گذشتن ۳
هفته از اون سفر هنوز مزش و میتونم توی چشمام حس کنم.
عکس ها همه از اوستا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر